چگونگی آموزش مسایل عقیدتی برای کودکان

۱۳۹۹-۱۱-۱۵

دهن کودکان‌تان را برای بار اول با کلمه توحید باز کنید و در هنگام مرگ جمله لا اله الا الله را تلقین کنید.

یکی از مسایلی که سبب نشان‌دادن ثبات در ایمان کودک می‌شود، همانا درک معنی و مفهوم فداکاری در راه الله متعال است. به خاطری که ارزش قلبی عقیدتی و باورشان با این فدا کاری‌ها محکم‌تر می‌شود.

به همان پیمانه که در تکامل شخصیت انسان، دوران کودکی‌شان مهم است، در تشکیل شخصیت مسلمان نیز کسب آموزه‌های عقیدتی مؤثر است. اما چگونگی کسب آموزه‌های عقیدتی توسط کودکان و نگهداری آن یک مساله ساده و آسان نیست.

این مورد نیز مانند سایر موارد تربیتی کودکان از جمله مسایلی است که نیازمند علم، تجربه و حکمت است. به‌ویژه بنای اسلام در اصل در بر گیرنده ایمان به غیب نیز است و قوی بودن ارتباط کودکان با عالم موجود نسبت به عالم غیب چگونگی آموزش و یاددهی این بناها را حساس‌تر ساخته است.

امام غزالی (رحمه الله) گفته است که در رابطه به آموزش مسایل عقیدتی برای کودکان اهتمام صورت گیرد و نیاز است که عقیده درست از آوان کودکی برای آن‌ها تلقین شود. وی اصول آموزش مسایل عقیدتی برای کودکان را به شکل ذیل بیان نموده است:

بدان که اساسات بیان شده در رساله عقاید مرتبط به عقاید اسلامی باید برای کودک در حالت که هنوز در حالت نمو و رشد است، آموزش داده شود. وقتی که کودک همه‌ای این‌ها را خوب حفظ کرد به مرور زمان چیستی مفهوم و معنی آن‌را یکایک یاد خواهد گرفت. یعنی اول باید حفط کند، بعداً بفهمد و در مرحله آخری قناعت حاصل کرده، تصدیق کند. این‌ معلومات مرتبط به ایمان بدون کدام دلیل باید به آن‌ها آموزش داده شود. الله متعال که صاحب فضل و کرم است هنوز در ابتدای آغاز زنده‌گی قلب مؤمن را به ایمان باز می‌کند؛ مؤمن بدون جست‌وجوی دلیل و اثبات حقیقت را قبول می‌کند و فرصت انکار آن نیست. چون عقیده عوام در نتیجه تقلید مجرد شکل گرفته و در ابتدا ضعیف است. یعنی وقتی که در مقابل ضدش قرار بگیرد احتمال از بین رفتن‌اش وجود خواهد داشت. از همین‌رو نیاز است که اعتقاد عوام و کودکان تا وقتی که به مرحله یقین می‌رسد، تقویت شود. اما راه تقویت آن یادگیری علم کلام و جدل نیست، راه آن تلاوت قرآن، مطالعه حدیث، درک مفهوم آن و ادامه به عبادت است. به همین شکل با شنیدن دلیل‌های قرآن، حدیث و حکمت آن قلب انسان با نور عبادت منور گشته با خوبان شروع به نشست و برخواست می‌کند.

از سیمای نورانی و کلام خوب آن‌ها، از راحتی وضعیت‌شان و با استفاده از ترس خدا و تواضع ایمانش قوی می‌شود، مانند این است که به قلب، تخمی را زرع کرده باشید و این تخم برای رشد نیاز به آب‌یاری و پرورش دارد. زمانی که این تخم آب‌یاری شد آن قوت پیدا کرده و ریشه می‌دواند، ریشه‌اش قد کشیده و به یک درخت مبارک تبدیل می‌شود.

با درنظر داشت سنت پیامبر (ص) در رابطه به آموزش عقاید کودکان می‌توان گفت ۵ مورد ذیل اساسی‌اند:

 ۱. تلقین کلمه توحید به کودک

نظر به روایت این عباس (رض) حضرت پیامبر (ص) چنین فرموده‌اند:

«دهن کودکان‌تان را برای بار اول با کلمه توحید باز کنید و در هنگام مرگ جمله لا اله الا الله را تلقین کنید.»

سنت صالحین نیز یاددهی کلمه توحید و ۷بار تکرار کردن آن است. در هم‌چو یک وضعیت اولین سخن کودک «لا اله الا الله» می‌باشد.

۲. محبت الله، مراقبه الله، طلب کمک از الله متعال، باور داشتن به قضا و قدر:

حضرت پیامبر (ص) وقتی که در کودکی برای عبدالله ابن‌عباس عقاید را آموزش می‌داد از یک‌سو برای ما امت‌اش نیز چگونگی آموزش عقاید برای کودکان را نشان داده است. ابن عباس می‌گوید: «یکی از روزها من بالای شانه‌های پیامبر (ص) نشسته بودم، ایشان چنین فرمودند: «فرزندم! برایت چند نکته را یاد می‌دهم: رعایت کردن اوامر موارد ممنوعه الله متعال را در نظر بگیر که الله متعال نیز تو را در نظر داشته باشد. الله متعال را به یاد داشته باش که هر وقتی که خواستی او با تو باشد. همه چیز را از او بخواه، کمک از او بطلب. این را بدان اگر همه انسان‌ها جمع شوند و بخواهند کمک‌ات کنند، همان قدر  که خداوند (ج) خواسته باشد، به همان‌ مقدار کمک خواهند کرد و اگر آن‌ها به منظور رساندن ضرر برایت جمع شده باشند، فقط به اندازه ای که تقدیرالله باشد ضرر رسانده می‌توانند. قلم‌ها پس از نوشتن آن‌چه خداوند خواسته، برداشته می‌شوند و صفحه‌ها پس از این‌که به رویش نوشته شد، خشک می‌شوند:»

 حضرت لقمان نیز علم و قدرت الله متعال را برای فرزندش چنین بیان کرده است: «فرزندانم! اگر کارت به اندازه یک دانه کوچک باشد و این در بین سنگ یا در آسمان و یا زیر زمین هم باشد، الله متعال آن را در مقابلت می‌آورد. بدون شک الله متعال نظیف بوده همه چیز را می‌بینند و از همه چیز آگاه است.

۳. جابه‌جاساختن محبت پیامبر (ص) و اصحاب کرام به قلب‌های‌شان

کودکان از آوان کودکی از انسان‌های ماحول‌شان‌ تقلید کرده و می‌خواهند، مانند آن‌ها رفتار و کردار کنند. نقش اشخاص که به‌حیث الگو می‌گیرند در شکل‌دهی شخصیت‌ آن‌ها بسیار مهم است، بدون‌شک اشخاص بزرگ‌واری که آن‌ها را باید بشناسند و الگو قرار دهند، پیامبران و اصحاب کرام هستند. سلف صالحین در قسمت آموزش زنده‌گی و اخلاق پیامبر (ص) دقت می‌کردند و علاوه بر قرآن کریم سیرت نبی کریم (ص) را نیز آموزش می‌دادند. چون زندگی پیامبر (ص) نمونه مجسم قرآن است. یادگیری زنده‌گی پیامبر (ص) توسط کودکان نسبت به او محبت را بیشتر و او را نمونه و الگو قرار می‌دهند و این‌گونه از تاریکی و جاهلیت رهایی پیدا کرده و نور اسلام را مشاهده خواهند نمود، هم‌چنان هجرت را لحظه به لحظه به چشم دیده توحید و مجادله‌های که به خاطر آن داده شده، را حس خواهند کرد.

اسماعیل نواسه سعد بن ابی وقاص از جمله صحابه‌های کرام می‌گوید: پدرم غزوه و جنگ‌های پیامبر (ص) را بیان نموده و می‌گفتند: این‌ها لوحه‌های شرف و عزت پدران‌تان است، به زبان آوردن آن را هرگز فراموش نکنید. زین‌العابدین نواسه حضرت علی (رض) می‌گوید: آن طوری که سوره‌های قرآن برای ما یاد داده می‌شد، غزوه‌های پیامبر (ص) نیز آموزش داده می‌شود.

فرزندان اصحاب کرام و سلف صالحین احادیث پیامبر (ص) را یاد گرفته حفظ می‌کردند. مانند زمانی‌که از حضرت حسن فرزند حضرت علی کرم الله و جهه پرسیده شد که از پیامبر (ص) چی را حفظ کرده است؟ چنین پاسخ داد: «از سخنان پیامبر (ص) این را حفظ کردم: هر آن‌چه که تو را به شک می‌اندازد از آن دوری کن و متوجه چیز های باش که تو را به شک نمی‌اندازد. زیرا صداقت به قلب راحتی می‌دهد و دروغ سبب شکل‌گیری شک، می‌گردد.» ابراهیم بن‌ادهم می‌گوید: پدرم برای من گفت؛ «فرزندم حدیث را فرا بگیر هر وقتی که یک حدیث را شنیدی آن ‌را حفظ کردید، برای‌ات یک درهم خواه داد، من هم تشویق شده حدیث را فرا می‌گرفتم».

علی بن‌عاصم در رابطه یادگیری حدیث از پدرش چنین  نقل می‌کند: «پدرم صد درهم داد و گفت؛ برو صد حدیث یاد بگیر من به‌جز از آن چیزی دیگری، از تو نمی‌خواهم».

۴. یاددهی قرآن کریم

شیخ عبدالله سراج‌الدین در اثرش تحت عنوان «تلاوت القرآن المجید» چنین می‌گوید: هر ولی دختر و پسر از دوران کودکی باید کار را با آموزش قرآن کریم شروع کنند. در نتیجه آن اعتقاد ربانیت الله متعال و این که قرآن کریم کلام وی است، برای آن‌ها آموزش داده ‌شود. به قلب‌های‌شان روح قرآن را بتابانید؛ نور قرآن به طرز فکر، درک و احساس‌اش سرایت می‌کند. آن‌ها اساسات اعتقاد که در قرآن ذکر شده را فرا می‌گیرند. آن‌ها با محبت قرآن و پیروی از امر و نواهی قرآن آراسته شده،  با اخلاق قرآن ضمن تعقیب روش قرآن بزرگ شده و رشد خواهند کرد. امام سیوطی چنین می‌گویند: یاددهی قرآن کریم برای کودکان یک قاعده اساسی اسلام است. بدین‌اساس کودکان نظر به فطرت‌شان بزرگ شده بدون این که به گناه آغشته شوند، خواص نفسانی و شهوانی کند نورهای حکمت به قلب‌های‌شان جا می‌گیرد.

ابن‌خلدون با این سخن‌اش تاکید می‌کند: یاددهی قرآن کریم برای کودکان از جمله مشعایر دین‌اند. مسلمانان در تمام کشورهای این شعار را حفظ کرده آن را عملی می‌کنند. چرا که آیات قرآن و متون حدیث سبب جاگیری اساسات ایمان به قلب‌ها می‌شود.

نظر به روایت حضرت علی کرم‌اله‌وجهه از پیامبر (ص) چنین فرموده: کودکان‌تان را با سه خصلت زیر بزرگ کنید «محبت پیامبر (ص)، محبت اهل بیت و تلاوت قرآن کریم.» چرا که کسانی که قرآن مجید را نقل کرده و حفظ می‌کنند، با پیامبران و بزرگان در زیر سایه عرش الله متعال خواهند بود.

اصحاب کرام به هدایات پیامبر (ص) گوش فرا داده متوجه یاددهی قرآن به فرزندان‌شان شده‌اند. مصعب فرزند سعد بن ابی و قاص گفته است؛ پدرش این حدیث را از پیامبر (ص) روایت کرده است: «بهترین شما کسی است که، قرآن را یاد می‌گیرد و یاد می‌دهد.» مصعب گفت که: «پدرم از دستم گرفت و در همین‌جا که این آیت را خواندم نشستاند.»

۵. پایداری ایمان کودک و فدارکاری در این راه

امروز کودکان مسلمان در رابطه به ایمان‌شان با خطرهای مختلف رو به رو است. مهم ترین موردی که سبب مجادله با این خطرها و نشان دادن ثبات در ایمان شان می‌شود درک مفهوم فداکاری در راه الله متعال است بخاطری که ارزش اعتقاد قلبی‌شان با این فداکاری ها تقویت می‌شود. اطفال این خصوصیت را از قرآن کریم و زندگی پیامبر (ص) یاد گرفته می‌توانند، در قرآن و سیرت نبی (ص) در رابطه به فداکاری های مومنین در راه ایمان‌شان مباحث مؤثری موجود است. اطفال با دیدن این فداکاری ها هم اهمیت اساسات ایمان را درک می‌کنند هم در رابطه به عدم ترس و هراس از فتنه افگنان الگو های خوبی پیدا می‌کنند.

حادثه اصحاب احودود که در سورۀ بروج و حدیث پیامبر (ص) با جزییات آن آمده است، یکی از جمله‌ الگوهای خوب به شمار می‌رود. این حادثه بیان‌گر حاکمی ظلم و منکر الله متعال است. پادشاه ظالم سر یک عابد و مؤمن را تنها به‌خاطر ایمان آوردن‌شان با اره دو تقسیم کرد و شاگرد آن مرد عابد که وسیله شفایابی مرد نابینا شده بود، را نیز به قتل می‌رساند و آن کودک مومن که صاحب کرامت بود، به خاطر تبلیغ آوردن ایمان به الله متعال، جانش را فدا کرد. پادشاه به خاطر منحرف ساختن مردم از ایمان‌شان خندق‌های آتشین ایجاد کرده و آن‌ها را یکایک به آن می‌انداخت.  کودکی که این حادثه را می‌بیند که همۀ مؤمنان به خاطر ایمان‌ جان‌های‌شان‌ را فدا می‌کنند. توان مبارزه در او هویدا شد و در روح و روانش ایمان آتشین شکل گرفت.

صحابه‌های که کودک بودند به خاطر جهاد در خدا (ج) جان می‌دادند و به خاطر خرد بودن‌شان نگرانی داشتند، در وقت حاضری پنهان می‌شدند. در صورتی‌که قبول نمی‌شدند، گریه می‌کردند، سعد بن ابی وقاص حکایت می‌کند: «حضرت پیامبر (ص) برادرم عمیر بن ابی وقاص را به خاطر خرد بودن‌اش برای شرکت در جنگ بدر قبول نکرد، وقتی که عمیر گریه کرد پیامبر (ص) برایش اجازه شرکت در جنگ را  داد. من هم در غزوه بدر اشتراک کردم».

سوده بن جندیب نیز حکایت می کند که «حضرت پیامبر (ص) بعضی از انصار را معرفی کرده و از میان‌شان کسانی که به بلوغ رسیده بود، آن‌ها را به جهاد قبول می‌کردند. یک سال من هم علاقه‌مند جهاد شدم، اما پیامبر (ص) یک کودک را قبول کرد اما من را رد کرد، من برای‌شان گفتم: «ای رسول، آن کودک را قبول کردی، اما من را قبول نکردی. اگر من با او کُشتی بگیرم او را شکست خواهم داد، در نهایت پیامبر (ص) اجازه کُشتی را داد و من او ‌را شکست دادم و در نتیجه من نیز توانستم در جهاد شرکت کنم».

نتیجه‌گیری

این پنج ویژه‌گی را که در بالا شمردم از جمله مسایلی فهم در رابطه به آموزش اعتقاد برای کودکان است. در این راستا موارد دیگر نیز وجود دارد که به صورت مثبت و منفی روی این عرصه تاثیر گذر است. اشاره به تمامی آن‌ها از حوصله این نوشته بیرون است. اما می‌توان بعضی سریال‌ها و فلم‌های را که کودک تماشا می‌کند مثال منفی شمرد. تعداد زیادی از نشریه‌ها یا طرز دید‌ها وجود دارد که با اساسات ایمانی ما در تضاد است، که مفهوم ایمان به الله (ج) را از بین برده و کودک را مفتون اهداف منحرف و متفاوت می‌نمایید. آن طوری که کودک در وقت یادگیری با  تعقیب زنده‌گی پیامبر (ص) و اصحاب کرام عقاید‌اش را قوی می‌سازد همان‌گونه زمانی که نشرات نامبرده را تماشا می‌کند، از اعتقاد باطل یا منفی آن متأثر می‌شود.

تفکر را به عنوان یک عامل تاثیرگذار مثبت بالای عقیده کودک می‌توان بیان کرد. کودکی را  که تازه به دوران بلوغیت می‌رسد و هنوز فطرت سلیم خود را از دست نداده و  به نابه‌هنجارهای دنیوی معتاد نشده است، باید به تفکر واداشت و به تفکر روی موجودات الله (ج) عادت داده شود. باید نظر به برداشت و ظرفیت کودک در موارد این که از کجا آمده است، فعلاً چی وظیفه دارد و به کجا می‌رود، ذهن‌اش را مشغول کرد. بدین شکل ایمانی که آغاز آن، از روی تقلید است. وقتی که به سن بلوغ می‌رسد به ایمان حقیقی تبدیل شده و عقل و عمل‌اش را  رهبری کرده می‌تواند.

مثل هر عمل نیک دیگر در رابطه به آموزش مسایل اعتقادی کودکان نیز علاوه بر توسل بر اسباب یک وظیفه مهم دیگر نیز است؛ که آن دعا است. دعای والدین یک عملی است که قبل از جابه‌جایی نطفه در شکم مادر شروع شده و تا آخرین روز زنده‌گی ادامه دارد.

ربنا واجعلنا مسلمين لك ومن ذريتنا أمة مسلمة لك وأرنا مناسكنا وتب علينا إنك أنت التواب الرحيم...

پروردگارا!

ما را از جمله کسانی گردان که به تو تسلیم شده‌اند. از نسل ما نیز امتی را به میان آور که به تو  تسلیم شده باشند. برای ما راه‌های عبادت را نشان بده. توبه ما را قبول کن. به‌خاطری که تو توبه‌ها را قبول می‌کنی و بسیار رحیم هستی.